جدول جو
جدول جو

معنی سیه گری - جستجوی لغت در جدول جو

سیه گری(یَهْ گَ)
حیله گری. فریبگری:
کرده اند از سیه گری خلقی
با همه کس پلاس با ما هم.
کمال الدین اسماعیل.
گرچه سپیدکاری است از همه روی کار تو
لیک قیامت است هم زلف تو در سیه گری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
سیه گری
سیاه کردن
تصویری از سیه گری
تصویر سیه گری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیشه گری
تصویر شیشه گری
شغل و عمل شیشه گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیوه گری
تصویر شیوه گری
ناز، کرشمه، دلبری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیل گیر
تصویر سیل گیر
زمین گود و پست که سیل در آن جمع شود، سیلاب گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیه گلیم
تصویر سیه گلیم
سیاه گلیم، سیاه بخت، تیره بخت، بدبخت، مستمند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رَ / رِ گَ)
انتقاد
لغت نامه دهخدا
(یَهْ گَ)
محیل ظالم. فاجر:
زآنکه این مشتی دغل باز سیه گر تا نه دیر
همچو بید پوده می ریزند در تحت التراب.
عطار.
سیه چشم و سیه زلف و سیه دل
سیه گر بود پوشیده سیاهی.
عطار
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیه گلیم
تصویر سیه گلیم
بدبخت تیره بخت
فرهنگ لغت هوشیار
کالی بری کالی بری کالی خوری خریدکالابنسیه نسیه خوری: ای که درنسیه بری همچوگل خندانی پس سبب چیست که دردادن آن گریانی ک (بیتی که کسبه بدیواردکانهانصب کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره گری
تصویر طیره گری
خشمگینی غضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیوه گری
تصویر شیوه گری
ناز کرشمه دلفریبی، حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه کرد
تصویر سیه کرد
آن که سیاه کند مسود، بد کار فاسق، ظالم ستمکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشه گری
تصویر شیشه گری
حرفه و شغل شیشه گر، شیشه تراشی
فرهنگ لغت هوشیار
پستانداریست گوشتخوار از تیره گربه سانان از جنس یوزپلنگ که از یوزپلنگ کوچکتر است و قدش به اندازه روباه میرسد و مخصوص نواحی گرم آسیا و شمال افریقاست. موهای پشت و حنایی پر رنگش و زیر شکمش سفید است. گوشهای سیاه گوش سیاه پر رنگ و داخل گوشهایش کاملا سفید است پروانه پروانک فراوانق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیهکاری
تصویر سیهکاری
عمل و حالت سیاهکار سیاه کردن تسوید، بدکاری فسق، ظلم ستم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیل گیر
تصویر سیل گیر
زمینی که سیل در آن جریان یابد سیل گیر
فرهنگ لغت هوشیار
زبان درازی بد زبانی کولیگری، غرشمالی زبان درازی بد زبانی (همچون زنان سلیطه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستیزه گری
تصویر ستیزه گری
عمل و حالت ستیزه کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستیز گری
تصویر ستیز گری
عمل و حالت ستیزه کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
حیله بازی مکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آینه گری
تصویر آینه گری
عمل آیینه گر، پیشه آیینه گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه گری
تصویر سیاه گری
سیاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیب گری
تصویر سیب گری
پدید آوردن سیب ایجاد سیب: چو از تخم سیب جز سیب گری نیاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره گری
تصویر طیره گری
((~. گَ))
خشم، غضب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلیطه گری
تصویر سلیطه گری
((~. گَ))
زبان درازی، بدزبانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چیره گری
تصویر چیره گری
اکاحه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
Craftiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
хитрость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
Hinterlist
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
хитрість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
przebiegłość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
狡猾
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
astúcia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حیله گری
تصویر حیله گری
astuzia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی